در مورد ترانه دستها بالا باید بگم که نوشتارش رو که یک سال طول کشید در سال ۲۰۰۲ شروع کردم ولی چون کیفیت برام اهمیت زیادی داشت وقت زیادی روش گذاشتم و آهسته کار کردم. ضبط صدا و آهنگ هم حدود سه ماه طول کشید ولی فقط یک روز در هفته به استودیو میرفتم و یکی از دلایل بزرگی که این کار وقت زیادی برد این بود که برای اولین بار به چنین کاری و با چنین کیفیتی دست زده بودم بنابرین تمرین برام مهم بود و سر کوچکترین نکات وسواس زیادی به خرج دادم ولی سپاس آفریدگار خودم از نتیجه کار راضی هستم. در ضمن در اینجا لازمه تشکر کنم از یکی از دوستان بسیار گرامی من که آغاز و ختم نوشتن این ترانه هر دو در منزل ایشون در لوس آنجلس انجام گرفت و از این بابت به ایشون مدیونم. اصولا ديو چيست و چطور و با چه انگيزهای تشکيل شد؟
دیو اسم مستعار منه که برای عرضه کردن این کار برگذیدم و دلیلش از اینقراره... در آستانه انقلاب شعار «دیو چو بیرون رود فرشته در آید» بر سر زبونها بود. من که در ایام انقلاب ۵ ساله بودم شناختی زیادی از شاه نداشتم که بدونم آیا لقب دیو براستی مستحق او بوده یا خیر ولی چون ۱۰ سال واپسین بعد از انقلاب رو در ایران به سر بردم کاملا و بدون هیچ تردیدی میتونم بگم خمینی نه تنها لایق صفت فرشته نبود بلکه روی ضحاک رو در طول سالهایی قدرتش سفید کرد.
در کتابی خواندم که ضحاک ۱۰۰۰ سال طبق استوره حکومت کرد و هر روزی دو نفر را برای خوراندن مغزشان به مارهای روی دوشش میکشت، با یه چرتکه اگر حساب کنیم میبینیم که جمعا آقای ضحاک تعداد ۷۳۰،۰۰۰ نفر را در طول حکومت خود به فنا دادند. طبق آمار دیگری که خواندم در طول جنگ هشت ساله ایران و عراق یک میلیون نفر جمعا از دو کشور کشته شدند. با در نظر داشتن اینکه جمعیت ایران بیش از دو برابر جمعیت عراق است و ضمن اینکه عراق در جنگ از ناجوانمردانگیهایی مثل استفاده از سلاحهاي شیمیایی دریغ نمیداشت یقین دارم که سهم کشته شدگان ایرانی بمراتب از طلفات عراقیها بیشتر بوده همانگونه که تعداد اسرای ایرانی نیز بیشتر بوده و به همین جهت میتوان به صراحت دید که خمینی و یارانش به آسانی رکورد ضحاک را با بیش از ۹۷۵ سال شکستند.
به خاطر همان شعار مسخره زمان انقلاب فکر کردم که شاید اینبار با کمک دیوی بتوانیم سایه سیاه ضحاک را از مرز و بوممان برچینیم و شاید اینبار دیو بر فرشتگان مرگ و ستم چیره شود تا بتواند بدنامی خویش را در تاریخ استوره های آینده سرزمینمان بزداید. تمام مسایل سیاسی هم به کنار، قیافه و جثه و قد و هیکل و صدایم هم به دیو میخورد و دوستانم این نام رو بروی من نهادند!
کارهای فنیتان را چطور میکنيد؟ نوازنده داريد؟ از loopهای آماده استفاده میکنید؟
دوستی دارم که مهندس صوتی/صدا بردار تحصیل کرده و زبردستیه و تا حالا تمام کارهای ساخت و تنظیم موسیقی با او بوده البته با نظارت من. تا کنون نوازنده و حتی سازی در کار نبوده چون همه کارها رو کامپیوتر انجام شده ولی در یکی از ترانه های بعدی یک یا دو نفر گیتار برقی روی ریتم هیپ هاپ اجرا خواهند کرد که به امید خدا جالب خواهد بود. در مورد استفاده از لوپ های آماده پرسیدید، فعلا استفاده نکردیم ولی مشکلی با استفاده از لوپ و قطعات موسیقی دیگران نیز نداریم چرا که کاری که داریم عرضه میکنیم به دلیل سبک و متن شعرش نوین خواهد بود چه با موسیقی تازه و چه دست دوم.
شعرهايتان را چطور مینويسيد؟
هر ترانه اول با یک ایده و چند خطی شروع میشه که طبق سرعت (تمپو) خوندن متن براشون ریتمی انتخاب میکنم که بتونم خطهای بعدی رو با سرعت اون ریتم بنویسم بنابرین متن ترانه و ریتم از بدو شروعشون با هم جوش میخورند. اکثر نوشتارم رو از اول روی کامپیوتر انجام میدم که بتونم به راحتی تغییرشون بدم. اوایل از برنامه پارسنگار که اجازه میده الفبا رو با حروف لاتین تایپ کرد استفاده میکردم ولی از وقتی که یکی از دوستان خوبم برچسبهای حروف پارسی رو برام از ایران سوقات آورد از استاندارد Unicode استفاده میکنم که بعدها راحت بتونم متن ترانه ها رو در دیو.ارگ منتشتر کنم.
پيام شعر آهنگتان شبيه به پيام سلطنتطلبها است. آیا از آنها خوشتان میآید؟
من خودم شخصا طرفدار سیستم پادشاهی نیستم مگر اینکه خودم پادشاه باشم به دلیل اینکه به نظر من ریخت و پاش و افراطگری در زرق و برق سیستم پادشاهی زیادی و بیهوده است. من خواهان برقراری جمهوری فدرال دمکراتیک در ایران هستم که قدرت مرکزی مسایل عمده مملکت رو حکمفرما باشه ولی استانها هم دارای قدرت تسلط روی مسایل و مشکلات خودشون باشند به همین دلیل پیام من طرفداری از سلطنت نیست. اگر کسی با جمهوری اسلامی و حکومت مذهبی مخالف باشه دلیل به سلطنت طلبی او نیست همونطوری که ضرب المثل میگه هر کی که ریش داره عمو نیست!
ولی باید عرض کنم که من با سلطنت طلبان هیچگونه مشکلی ندارم چرا که اکثرا افراد بینهایت میهنپرستی هستند. (بر خلاف مجاهدین وطنفروش که هنوز هم در خاک دشمن ما عراق به سر میبرند و یا دیگر گروه های تجزیه طلب چپ گرا) و آنکه سلطنت طلبان در راه آزادی کشور ما از شر حکومت اسلامی تلاشهای مثبتی میکنند را نمیتوان نادیدگه گرفت. در ضمن باید گفته شود که شخص آقای رضا پهلوی بر خلاف آخوندها و افرادی مثل رجوی یا بنی صدر تا کنون ضرری به کشور ما نرسونده که من از آن اطلاع داشته باشم. (حکایت پدر ایشون از خود ایشون جداست)
بنابرین من هیچ دلیلی برای ناخشنودی از ایشون ندارم هر چند این گله رو دارم که چرا کسی که فرزند پادشاه ایران زمین بوده نامهای تازی (ایمان و نور) بروی فرزندانش گذاشته؟ مگر نامهای زیبای پارسی همانند مژده، مهسا، شیرین، آریانا، گلبرگ و ... کمیاب بودند؟ این نکته علیرغم کوچک بودن برای من درد آوره چرا که من از بیگانه پرستی و بخصوص تازی پرستی بیزارم و اگر شخصی که تمایل به پادشاهی ایران داره در نگهداری فرهنگ پارسی کوشا نباشه کار او نمونه خوبی برای مردم کشورش نخواهد بود.
به هر حال برگردیم به اصل مطلب که من با سلطنت طلبها هم پیمان نیستم ولی چندین دوست سلطنت طلب دارم و به عقایدشون احترام میگذارم و مساله سیستم اداری کشور چیزی است که به امید خدا روزی در یک همه پرسی آزاد به آن پاسخ داده خواهد شد که دیگر جای شک و تردیدی برای کسی نماند.
کاری در حال ضبط يا ساخت داريد؟ درچه موضوعی؟
دارم سعی می کنم تا سال دیگه به امید خدا یک آلبوم بیرون بدم به همین سو مشغول نوشتن و کار کردن روی ترانه های جدید هستم. تصمیم دارم که تعداد زیادی از آهنگهامو بصورت رایگان در اینترنت به مردم عرضه کنم به همین خاطر کوشش خواهم کرد که هر دو تا سه ماه یکبار ترانه جدیدی رو تقدیم به دوستان کنم. در حال حاضر نوشتار یک ترانه جدید رو تموم کردم که در طول این ماه ضبطش خواهم کرد، این ترانه هم سیاسی خواهد بود و سعی خواهم کرد که در آینده هم بیشتر ترانه های سیاسی عرضه کنم ولی چون خودم کار یکنواخت دوست ندارم مشغول نوشتن ترانه های غیر سیاسی (عاشقانه، داستانی، رقصی) هم هستم که امیدوارم اونها هم از کیفیت خوبی بهره مند باشند و مورد استقبال قرار بگیرند.
موزيکتان بيشتر تحت تاثير چه کسی يا گروهی است؟
گروه راک «قیام بر علیه ماشین» (Rage Against The Machine) رو که همانطور که از اسمشون پیداست آهنگهاشون رادیکال و انقلابیه خیلی دوست دارم و روی من تاثیر زیادی داشتند از لحاظ محتوا و پیام شعرهاشون و قدرت موسیقیشون. بعد از اونها گروه Wu Tang Clan که از محله های فقیر نیویورک بالا اومدند رو دوست دارم چرا که به من نشون دادند که سبک رپ میتونه بسیار موفق باشه برای انتقاد از مشکلات یک جامعه.
بعد از این دو گروه چندین خواننده عالی رپ هستند که نوشتار و گفتارشون از گیرایی خاصی برخورداره و من طرفدارشون هستم از جمله Method Man, Jay Z, Dr Dre, Eminem که هر کدوم در نوع خودشون استادند. ضمنا یک خواننده رپ فرانسوی به نام MC Solaar هم هست که گوش دادن بهش خیلی امیدوارم کرد که بتونم این سبک سخنوری رو به زبان پارسی اجرا کنم چون هر چند که متوجه نمیشم چی میخونه ولی به نظرم کارش بسیار زیبا و دلنشین میاد که در نوعی تشویق کننده است.
اين روزها چه موزيکهايی بيشتر گوش میکنيد؟
به آهنگهایی که شوق نوشتن رو در من به وجد بیاره به همین خاطر یک سری ترانه رپ قدیمی مورد علاقه ام رو بیشتر از هر چیز دیگری بهشون گوش میدم ولی غیر از اونها من هر آهنگ خوبی که دستم بیاد گوش میکنم از شهرام ناظری گرفته تا شادمهر عقیلی و از پینک فلوید گرفته تا دیسکو و خوشبختانه کلکسیون خوبی هم دارم که همیشه در حال توسعه است.
فکر میکنيد موزيک رپ/هيپهاپ در ايران ممکن است بگيرد؟
البته! یه حساب سر انگشتی اگه بخوایم بکنیم می بینیم که ۲۰ در صد جمعیت ۷۰ ملیونی ایران زیر ۲۵ سالند، این میشه ۱۴ میلیون نفر، از اینها اگر حتی یک درصدشون هم علاقه مند به رپ باشند خودش یه بازار ۱۴۰،۰۰۰ نفری رو تشکیل میده و من یقین دارم که اگر کاری با کیفیت خوب عرضه بشه تعداد علاقه مندان از یک درصد خیلی بیشتر خواهد بود. وانگهی لازم به یادآوریه که زبان شیرین پارسی برای ردیف کردن قافیه و نظم بسیار زبان مساعدیه چرا که قدرت شعر و نظم در فرهنگ ما بسیار بوده و باعث تاسفه وقتی بعضی ترانه های مد روز رو میشنوم و میبینم که از این قدرت آن طور که باید و شاید استفاده نشده و همه متوسل شدن به قافیه های دست شصتم مثل خوشگل و مشکل و یا یارم و دوست دارم.
یکی از خوبیهای سبک رپ همینه که ترانه سرا رو مجبور میکنه که در ساخت قافیه های تازه تر و بهتر بیشتر کوشا باشه و به ظرافت کلام بیشتر اتکا کنه بهمین خاطر من آینده این شیوه رو در کشورمون و در زبان پارسی درخشان میبینم و تنها دلیلی که تا حالا نگرفته این بوده که یکی دو باری که امتحان شده توسط کسانی صورت گرفته که متن شعرهاشون ضعیف بوده. من حاظرم شرط ببندم که بعد از برکناری حکومت اسلامی رپ کاملا در ایران شکوفا خواهد گشت و یکی از پر فروشترین سبک موسیقیها خواهد بود.
کسی يا گروه ديگری را میشناسيد که اين سبکی کار کند؟
تنها یک نفر دیگر رو میشناسم که با پشتکار و با استاندارد کیفیتی بالایی بدنبال اینکار در زبان پارسی هستند و ایشون یکی از دوستان خود من هستند و به امید خدا قراره که ترانه های دو صدایی بسازیم. غیر از ایشون آقای سندی هستند که من شخصا ترانه «دارو» ایشون رو خیلی دوست دارم ولی ایشون همیشه به سبک رپ نمیخونند و به همین جهت مدل کارشون با من فرق داره. یک ترانه هم از کامبیز پسر گوگوش شنیدم که رپ عاشقانه بود و گرچه بد نبود ولی آش دهن سوزی هم نبود. آقای شهبال هم هستند که هر چند گاهی چند خطی رپ میون آهنگهای بلک کتز قاطی میکنن ولی بیشترشون برای مد روز بودن آهنگ استفاده شده تا برای ترویج سبک رپ بهمین جهت ساده هستند.